روابط حقوقی
روابط حقوقی مشترک
زوجهای حقوقی مشترک به دو فردی اشاره دارد که در یک رابطه مشابه ازدواج زندگی میکنند، باوجود اینکه به طور قانونی ازدواج نکردهاند. این رابطه شامل زندگی مشترک در یک محل، معرفی خود به عنوان شرکاء یا همسران عمومی و مدیریت مشترک مسئولیتهای مالی مانند پرداخت قبوض است. مفهوم رابطه حقوقی مشترک شامل سناریوهایی با یا بدون فرزند مشترک است.
در حالی که اصطلاح “همسر” معمولاً به زوجهای متأهل اشاره دارد، تعاریف قانونی نیز شرکای غیر متأهل را دربرمیگیرد. وقتی دو فرد بدون ازدواج با هم زندگی میکنند، این به عنوان یک “رابطه شبیه ازدواج” شناخته میشود که اغلب به عنوان رابطه حقوقی مشترک یاد میشود. پس از مدت زمان مشخصی، قانون چنین زوجهایی را به عنوان همسر به رسمیت میشناسد.
قانون والدین و حمایت (PSA)، که در 26 مه 2017 وضع شد، تعریف یکسانی از “همسر” ارائه میدهد که شامل روابطی است که معمولاً به عنوان شریکهای حقوقی مشترک نامیده میشوند. این تعریف شامل زوجهایی میشود که ازدواج نکردهاند اما:
- به طور مداوم حداقل به مدت دو سال در یک رابطه شبیه ازدواج زندگی کردهاند.
- در یک رابطه شبیه ازدواج زندگی کرده و فرزند مشترک دارند.
با این حال، امکان دارد که فرض کنید که قرار گرفتن در یک رابطه حقوقی مشترک تمامی حقوق و مسئولیتهای مشابه با همسران قانونی را به شما میبخشد، اما این چنین نیست. درک نکات دقیق و ظریف قانون عرفی انتاریو و تفاوتهای همسران رسمی و شریکهای همزیستی بسیار مهم است تا منافع شما در صورت پایان رابطه حفظ شود.
با بیش از دو دهه تجربه در نمایندگی از موکلین، ما دانش عمیق از توافقات حقوقی عرفی و همزیستی در انتاریو داریم. تیم حقوقی ما میتواند بینشهای ارزشمندی دربارهی حقوق شما به عنوان یک همسر یا شریک حقوقی مشترک در مناطقی مانند تورنتو، میسیساگا، مارکهام، اوکویل، واگن و مناطق نزدیک انتاریو ارائه دهد. ما میتوانیم این حقوق را در مسائل حقوقی مربوط به اموال، داراییها، حضانت کودک، حمایت از کودک، و جدایی حقوقی عرفی حفظ کنیم.
قانون مشترک انتاریو و اموال خانوادگی
بر اساس قانون حقوق خانواده (FLA)، دستاوردهای مالی زوجین به طور مساوی تقسیم میشوند. دارایی خالص خانوادگی برای هر دو شریک تعیین شده و فردی که بیشترین ثروت را دارد، نصف اختلاف را به شریک دیگر پرداخت میکند. در حالی که نظارت دادگاه محدود است و همسران میتوانند داراییها را به جز خانه مشترک تصرف کنند، این تقسیم دارایی تنها به “همسران” طبق تعاریف FLA اعمال میشود. بنابراین، تنها همسران قانونی ازدواجکرده، نه شرکای همزیستی حقوقی مشترک، میتوانند از تساوی اموال خانوادگی بهرهمند شوند.
اگرچه این تفاوت به چالش کشیده شده است، حکم دادگاه عالی کانادا در پرونده نوا اسکوشیا علیه والش تأیید میکند که تفاوت بین شرکای متأهل و همزیستی حقوقی مشترک تبعیضآمیز نیست، زیرا همسران متأهل عمداً ازدواج را به جای همزیستی عرفی انتخاب میکنند.

در قوانین روابط مشترک، راهکارهای جبرانی برای شرکای همزیستی حقوقی مشترک وجود دارد. بهطور خاص، اعتماد مبتنی بر نفع غیرمستحق (مواردی مانند بککر علیه پتکوس، کر علیه بارانو) به شریک غیرموجود در عنوان ملک اجازه میدهد که سهامی در دارایی مانند خانه مشترک ادعا کند. با این ترتیب، شریکی که عمدتاً مسئولیتهای خانگی از جمله مراقبت از کودکان را برعهده داشته، ممکن است جایزه مالی یا اعتماد مبتنی بر نفع غیرمستحقای مربوط به خانه مشترک دریافت کند، و این سهم به نقش آنها در دارایی متصل است.
یک همسر که به دنبال حکم اعتماد مبتنی بر نفع غیرمستحق است باید چهار شرط را برآورده کند:
- باید نشان دهد که سهم خود، چه از طریق پول یا کار، صاحب قانونی دارایی را غنی کرده است.
- غنیسازی همسر دیگر باید منجر به از دست دادن معادل برای سهمگذار شود.
- نباید دلیل موجهی برای غنیسازی وجود داشته باشد، مانند قرارداد یا هدیه.
- باید ارتباطی بین سهم و دستیابی یا بهبود دارایی وجود داشته باشد.
در صورت عدم برآورده شدن شرط چهارم، دادگاهها تنها غرامت مالی به جای دارایی اعطا میکنند. دادگاهها معمولاً دارایی را بر اساس نسبت سهمی که انجام شده است توزیع میکنند.
قوانین متفاوت برای خانه مشترک زوجین
خانه مشترک زوجین به گونهای متفاوت از سایر داراییها در نظر گرفته میشود. بدون توجه به این که کدام همسر عنوان دارایی را دارد، هر دو شریک حق مساوی برای تصرف بر اساس بخش 19 قانون حقوق خانواده (FLA) دارند. حتی توافقنامههای قبل از ازدواج یا همزیستی نیز در این زمینه معتبر نیست (بخش 52(2) FLA). دادگاه میتواند تصرف انحصاری را بدون توجه به مالکیت اموال صادر کند، اغلب برای جلوگیری از خشونت خانگی یا حفاظت از کودکان.
در تصمیمگیری درباره تصرف انحصاری، دادگاه عوامل زیر را در نظر میگیرد:
- رفاه کودکان تحت تأثیر.
- دستورات موجود برای دارایی خانوادگی یا حمایت.
- وضعیت مالی هر دو همسر.
- توافقنامههای کتبی بین طرفین.
- دسترسی به مسکن جایگزین.موارد خشونت هر یک از همسران علیه دیگری یا به کودکان.
این قوانین با این حال، تنها به همسران قانونی ازدواجکرده تحت بخش دوم FLA اعمال میشود. شرکای همزیستی غیرمتأهل راهکارهای دیگری دارند.

گزینههای شرکای هم زیستی غیرمتأهل
- شرکای هم زیستی برای حداقل 3 سال یا در رابطهی تثبیتشده با یک فرزند میتوانند برای خانه مشترک تحت حمایت همسر (بخش 29 قانون حقوق خانواده) درخواست کنند.
- اگر چه تصرف انحصاری نیست، اعتماد مبتنی بر نفع غیرمستحق میتواند حق مشترک عادلانهای اعطا کند و بنابراین حقوق تصرفی مشترک در خانه داشته باشند.
- دستورات موقت یا نهایی محدودکننده در صورت وجود نگرانیهای ایمنی برای متقاضی یا کودکانشان ممکن است.
در برخی موارد، اتهامات کیفری میتواند منجر به شرایط وثیقهای شود که از ورود متخلف به خانه مشترک جلوگیری کند.
وضعیت قوانین روابط مشترک در کانادا
در کانادا، وضعیت قوانین روابط مشترک بهطور کلی به زندگی با یک نفر در یک رابطه زوجی بدون ازدواج قانونی اشاره دارد. روابط قوانین روابط مشترک در شرایط خاصی به رسمیت شناخته میشوند. تعریف وضعیت قوانین روابط مشترک میتواند در زمینههایی مانند مالیات، مهاجرت یا برنامهریزی املاک تغییر کند.
از آنجایی که حقوق خانواده تحت حوزه قضایی استانی قرار دارد، تعریف روابط حقوقی مشترک در میان استانها و زمینههای مختلف مانند برنامهریزی املاک متفاوت است. بخش بعدی تفاوتهای معیارهای روابط حقوقی مشترک در میان استانهای مختلف را شرح میدهد.
اما اگر یکی از شرکا در یک رابطه حقوقی مشترک فوت کند، چه اتفاقی میافتد؟ این موضوع وابسته به داشتن وصیتنامه معتبر توسط شریک است.
- در این قانون، "همسر" به معنای هر یک از دو فردی است که،
- با یکدیگر ازدواج کردهاند، یا
- به طور مشترک ازدواجی انجام دادهاند که باطل یا قابل ابطال است، در نیت خوب از طرف فردی که به این بند برای ادعای هر حق حقوقی متکی است. ("همسر")
تعریف "همسر" در این قانون شامل ازدواجهایی است که ممکن است چندهمسری باشند، اگر در یک حوزه قانونی به رسمیت شناخته شده معتبر باشند.
این متن از قانون No.54 حقوق خانواده را در طرح اصلیاش توضیح میدهد، بر رعایت توزیع داراییها و تفاوت در اجباری بودن و حقوق مرتبط برای افرادی که در یک رابطه قانونی رسمی متأهل هستند تمرکز دارد. به عنوان یک قاعده قانونی، داوری در مورد داراییهای بهدستآمده در طول یک رابطه حقوقی مشترک، معمولاً براساس عنوان قانونی تنظیم میشود و هیچ محاسبه خالص خانوادگی یا پرداخت معادل در سناریوهای حقوقی مشترک پس از جدایی وجود ندارد. با این حال، باید بگویم که این قانون تفاوت بین اموال متعلق به افراد همزیستی یا متأهل بر اساس تیتر قانونی را تأیید میکند که ممکن است در موردی که یک شریک سهمی به کسب، نگهداری، یا حفظ اموال داشته باشد، حقوقی وجود داشته باشد.
وضعیت قوانین روابط مشترک در کانادا
در کانادا، وضعیت قوانین روابط مشترک بهطور کلی به زندگی با یک نفر در یک رابطه زوجی بدون ازدواج قانونی اشاره دارد. روابط قوانین روابط مشترک در شرایط خاصی به رسمیت شناخته میشوند. تعریف وضعیت قوانین روابط مشترک میتواند در زمینههایی مانند مالیات، مهاجرت یا برنامهریزی املاک تغییر کند.

چندین گزینه در این وضعیت در دسترس شماست:
میتوانید با شریکتان دربارهی جبران هر گونه مشارکت مالی یا غیرمالی که در ملک انجام دادهاید صحبت کنید.
اگر شریکتان با جبران موافق نباشد، میتوانید اقدام قانونی کرده و یکی از دعاوی زیر را در دادگاه پیگیری کنید:
- اعتماد مبتنی
- اعتماد حاصل از نفع غیرمستحق
- غنیسازی ناعادلانه
تعریف رابطهی حقوقی مشترک در میان استانها متفاوت است. در اینجا مثالهایی برای استانهای خاص وجود دارد:
در ساسکاچوان، تحت قانون اموال خانواده، یک رابطه حقوقی مشترک پس از حداقل دو سال زندگی پیوسته شکل میگیرد.
در کبک، روابط حقوقی مشترک اغلب به عنوان "اتحادیههای دفاکتو" شناخته میشوند. در کبک، وضعیت قوانین روابط مشترک برای مقاصد مالیاتی پس از حداقل دو سال زندگی پیوسته به رسمیت شناخته میشود. قابل توجه این که، مگر ازدواج قانونی صورت گرفته باشد، یک شریک حقوقی مشترک در کبک در صورت فوت هیچ حقی ندارد. اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت ازدواج و وصیتنامهها در کبک اینجا موجود است.
اعتماد مبتنی:
اعتماد حاصل از نفع غیرمستحق زمانی ایجاد میشود که یک نفر به اقتصادی به دارایی که بهطور قانونی متعلق به شخص دیگری است، کمک میکند. این فرد به عنوان دارنده نفع سودمند شناخته میشود و تصور این است که دارنده عنوان قانونی، متولی نفع سودمند است. پس از جدایی، نفع سهمی بازگردانده میشود. این میتواند منجر به مالکیت مشترک یا فردی شود.
دیوان عالی کانادا تأکید کرده است که اعتماد حاصل از نفع غیرمستحق زمانی ایجاد میشود که نیت مشترک استنباط شده از اقدامات یا کلمات طرفین نشان دهد که نفع سودمند به طور اختصاص به دارنده عنوان قانونی تعلق نخواهد داشت، بلکه بهطور متناسب به اشتراک گذاشته میشود.
اعتماد ساختگی:
اعتماد ساختگی به فرد امکان میدهد که در ارزش دارایی شریک شود یا آن را بدست آورد حتی اگر دارنده عنوان قانونی نباشد. این زمانی رخ میدهد که کمکها، چه مالی و چه غیرمالی، ارزش دارایی را افزایش داده باشد. برخلاف اعتماد مبتنی، نیازی به نیت مشترک وجود ندارد. دادگاهها اعتماد ساختگی را بر اساس اصول نفع غیرمستحق تأسیس میکنند که شامل روشنسازی نفع، ضرر متقابل و عدم وجود دلیل معتبر برای نفع است.
غنیسازی ناعادلانه:
هنگامی که سایر راهها غیر عملی هستند، میتوان ادعای غنیسازی ناعادلانه را مطرح کرد. این راهکار نابرابریهای ناشی از تلاشهای یک فرد که منجر به نفع دیگری شدهاند را مورد توجه قرار میدهد. دادگاهها اصول غنیسازی ناعادلانه را برای اصلاح این وضعیت اعمال میکنند. طرف محروم ارزش سهم خود را دریافت میکند که به عنوان quantum meruit شناخته میشود. در زمینه یک رابطه حقوقی مشترک، فرض بر این است که خدمات بدون جبران ارائه نخواهند شد.
آیا به کمک حقوقی نیاز دارید؟
امروز با ما تماس بگیرید تا درباره خدمات ما سوال بپرسید یا یک کنفرانس با وکلای باکیفیت ما برقرار کنید.